یاددا‌شت/سروان مجید ضرابی نژاد

مروری کوتاه بر تاثیر خشونت در بروز رفتارهای جنایی 

رفتارهای افرادی که با خشونت عمل می کنندبازتاب تمامی آن چیزهایی است که تا آن لحظه تجربه کرده اند و بروز دهنده همه آن چیزهایی هستند که در مورد نوع رفتار در یک وضعیت مشخص آموخته اند. 
رفتارهای افرادی که با خشونت عمل می کنندبازتاب تمامی آن چیزهایی است که تا آن لحظه تجربه کرده اند و بروز دهنده همه آن چیزهایی هستند که در مورد نوع رفتار در یک وضعیت مشخص آموخته اند. 
کد خبر: ۱۳۲۶۸۵۳
مروری کوتاه بر تاثیر خشونت در بروز رفتارهای جنایی اساسا شواهدی قوی وجود دارد که ما خشونت را از طریق روابط و تعاملاتی که با دیگران داریم، می آموزیم و از اینرو محیط فرهنگی و جامعه ای که فرد در آن زندگی و رشد می کند، از عوامل تأثیرگذار بر افزایش جرم و جنایت است.

در روانشناسی و جامعه شناسی جنایی، یکی از دلایل افزایش وقوع قتل، قرار گرفتن افراد جامعه در معرض خشونت است.

این متغیر یعنی قرارگیری در معرض خشونت در زمینه های خانواده، رسانه های جمعی،محله و دولت مفهوم سازی شده و نشانگر عواقب بسیار خطرناک و وخیمی برای جامعه است.

در همین رابطه ارتکاب قتل به طور مستقیم یاغیر مستقیم با خانواده ارتباط پیدا می کند و هر چند که شاید در نگاه اول وقوع قتل ارتباط چندانی با خانواده نداشته باشد اما همه ما با این جمله آشنایی داریم که پس از وقوع قتل افراد جامعه می گویند"بیچاره خانواده اش که همچین آدمی را تحمل می کردند" یا "خانواده خوبی هستند تعجب می کنم چرا دست به این اقدام زده"و جملاتی مشابه آن ...، اما در بررسی علل و عوامل به وجودآورنده، مطمئناً رد پای خانواده نیز قابل رویت و ملموس است و می توان گفت جرایمی همچون قتل در بسیاری اوقات از محیط خانوادگی که قاتل در آن رشد یافته نشأت گرفته است.

 به عبارت دیگر،نمی توان گفت تنها خانواده از عوامل مؤثر در وقوع قتل است،اما می توان نتیجه گرفت که شخصیت فرد در درون خانواده شکل می گیردو محیط خانواده به عنوان نخستین گروهی که فرد در درون آن می زیسته ازعوامل بسیار مهم در اقدام به رفتار های خشونت آمیز افراد مثل قتل است.

امروزه،استفاده از خشونت و اعمال خشونت ‌آمیز در برنامه‌ های تلویزیونی، فیلم های سینمایی، فضای مجازی  و بازی های رایانه ای که می توان گفت کمترین نظارت و کنترل بر آن ها انجام می شود، وجود دارد.

نمایش خشونت در این فضاها به‌سرعت در حال گسترش است و به تجارتی پرسود برای تولیدکنندگان آن در آمده است و نمایش بی‌حدّ و حصر خشونت در این عرصه، باعث شده ‌است که خشونت از سطح بزرگسالی به دوره نوجوانی انتقال یابد و نوجوانان و کودکان بدون داشتن مهارت ‌های لازم شناختی، ذهنی و اجتماعی، نتوانند تفاوتی را بین واقعیت و خیال قائل شوند و مورد تهاجم انواع و اقسام رفتارهای خشونت‌آمیز رسانه ای قرار بگیرند.

از این ‌رو، موضوع خشونت رسانه ای و تأثیر آن بر رفتار مخاطبان، یکی از بحث‌ برانگیزترین موضوع‌های اجتماعی  است و نتایج هزاران پژوهش درباره تأثیر آن بر مخاطبان در سراسر جهان با هر فرهنگی، تاثیر خشونت رسانه ای بر رفتار خشن افراد جامعه را تایید می کند.

اولین موضوع در رابطه با مهم‌ترین رفتارهای اجتماعی کودکان که تحت تأثیر برنامه‌های خشونت ‌آمیز رسانه ها هستند حساسیت‌‌زدایی در کودکان است یعنی خشونت های مکرر در رسانه ها، ممکن است حساسیت کودک را به خشونت از بین ببرد و رفتارهای پرخاشگرانه را طبیعی و قابل قبول جلوه دهد بنابراین، مشاهده خشونت ، باعث از بین رفتن حس بازداری کودک نسبت به اعمال پرخاشگرانه می‌شود و ممکن است کودک در تعامل با دیگران، به‌راحتی به خشونت متوسل شود.

کودکانی که شاهد برنامه‌های خشونت‌آمیز  هستند، با دوستان خود درباره این برنامه‌ها در مدرسه گفت‌وگو می‌ کنند و به‌تدریج خشونت را به عنوان راهی برای حل مشکلات می‌پذیرند برای مثال، به هم‌کلاسی‌های خود صدمه می‌زنند، بحث و جدل می‌کنند، از قواعد کلاس پیروی نکرده و برای آنچه می‌خواهند، بردباری کمتری از خود نشان می‌دهند.

نمایش خشونت در رسانه،در ایجاد ترس و بی‌اعتمادی در کودکان نقش مهمی ایفا می‌کند وهمچنین کودکان بعد از تماشای این برنامه‌ها، نگران‌اند که قربانی یک جنایت خشونت آمیز شوند.

تحقیقات متعددی که در سراسر دنیا در مورد تأثیر رسانه ها روی بچه‌ها به عمل آمده،حاکی از این مسئله است که تلویزیون  اضطراب‌های کودکان در موردآینده‌شان و به طور کل،احساس امنیت نداشتن را افزایش می‌دهد و خیلی زود پیچیدگی شرایط اجتماعی را بر آن ها آشکار می‌سازد.

معمولاً خشونت رسانه‌ای،به‌ویژه به کودکان زیر 8 سال،صدمات روحی و جسمی جبران ناپذیری وارد می‌کند زیرا آنها نمی‌توانند به‌آسانی تفاوت بین دنیای حقیقی و خیالی را درک کنند و این باور در آنان تقویت می‌شود که جهان، خشن است و باید ازآن ترسید.

کودکانی که بیننده برنامه‌های خشن هستند،از دیگران انتظار رفتار خشونت‌آمیز دارند و دنیا را مکانى خطرناک تصور می‌کنند که در این رابطه مطالعات بسیاری نشان داده است که کودکان یا به طور مستقیم  می‌بینند، الگوگیری می‌کنند و یا آن را به ذخیره الگوهای رفتاری خویش می‌افزایند.

باید متوجه باشیم کودکان ما امروز در جامعه‌ای زندگی می‌کنند که ساختار روانی و فرهنگی و سیاسی آن، تفاوت‌های ویژه خردسالان را با شرایط زندگی بزرگسالان محترم نشمرده،برای آن ارزش و اعتبار خاصی قائل نیست و وقتی دریچه‌های جهان بزرگ‌سالان با همه ویژگی‌های آن به روی اطفال خردسال باز می‌شود، طبیعی و بدیهی است که همه‌ چیز، از جمله ارتکاب به جرائم خاص، مورد تقلید کودکان قرار می‌گیرد.

محله ها نیز به عنوان ساختار ایجاد خشونت، سومین مولفه مشارکت کننده برای قرارگیری جمعیت در معرض خشونت در آن است چراکه در بعضی از محله ها، خشونت فراگیر است این که آیا خرده فرهنگ خشونت وجود دارد یا نه مشخص نیست هر چند به نظر واضح می رسد که در بسیاری از شهرها مناطقی هستند که مردم در آن ها از خشونت برای رسیدن به هدف استفاده می کنند.

در کنار اینها دولت نیز به عنوان چهارمین مشارکت کننده در قرارگیری جمعیت در معرض خشونت قرار دارد که به طور مستقیم و غیر مستقیم با سیاست های خود در موارد ذکر شده تاثیراتی دارد.

به اهتمام:سروان مجید ضرابی نژاد،تحلیلگر رفتار جنایی و روانشنا س پلیس کرمان
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

سید علی بطحایی معتقد است ضرورت تدوین منشور اخلاقی برای هیات‌ها ضروری است تا فرهنگ «نقد عالمانه» جایگزین رفتار‌های تنش‌زا شود

ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

نیازمندی ها